اربعین دیگر یک پدیده منطقهای نیست و به رویدادی جهانی تبدیل شده است، اما تولیدات سینمایی پیرامون آن هنوز نتوانستهاند جایگاه خود را در سطح ملی و بینالمللی نشان دهند و ظرفیتهای گسترده این اجتماع انسانی عظیم برای روایتهای داستانی به شکل مؤثر به کار گرفته نشده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی موکب عقیله، اربعین حسینی امروز دیگر یک پدیده صرفاً مذهبی یا منطقهای نیست. به تعبیر رهبر انقلاب، اربعین «یک پدیده جهانی» است که از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی عبور کرده و به نماد همبستگی، ایمان، و مقاومت بدل شده است. میلیونها زائر از ملیتها، زبانها و مذاهب مختلف، در بزرگترین گردهمایی انسانی جهان شرکت میکنند. این وسعت و تنوع فرهنگی، پتانسیلی کمنظیر برای روایتهای داستانی دارد؛ اما نگاهی به کارنامه سینمای ایران نشان میدهد که در حوزه سینمای داستانی (بلند و کوتاه)، اربعین همچنان در حاشیه است و جای خالی آن به شدت احساس میشود.
یک رویداد جهانی بدون قصههای جهانی
سالانه بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون زائر در ایام اربعین به سمت کربلا حرکت میکنند؛ جمعیتی که از نظر تنوع ملیت، زبان و فرهنگ، کمنظیر است. این گستردگی، زمینهای غنی برای خلق آثار داستانی با ظرفیت بینالمللی فراهم میکند. با این حال، کارنامه سینمای داستانی در این زمینه بسیار محدود است و بیشتر تولیدات موجود به نمایش صحنههای راهپیمایی یا روایتهای ساده و تکبعدی محدود شدهاند و البته بیشتر از میزبانی ملت عراق.
غفلت از ظرفیتهای دراماتیک
بخش عمده آثار داستانی مرتبط با اربعین، از عناصر بنیادین قصهپردازی مانند شخصیتپردازی چندلایه، تعلیق و گرهافکنی کمتر استفاده کردهاند. در نتیجه، این تولیدات غالباً نتوانستهاند مخاطب جهانی را درگیر کنند یا تصویری انسانی و قابلدرک برای فرهنگهای مختلف ارائه دهند و صرفا تولیداتی برای مصرف داخلی بسنده شده است.
کودک و نوجوان؛ مخاطبان فراموششده
حوزه کودک و نوجوان در روایت اربعین تقریباً خالی از اثر داستانی است. این در حالی است که با بهرهگیری از داستانهای ماجرایی، انیمیشن و قهرمانهای جذاب میتوان مفاهیم اربعین را به زبان کودکانه و غیرمستقیم منتقل کرد. نبود چنین تولیداتی، به معنای از دست رفتن فرصت تربیت نسل آینده با مفاهیم همبستگی، ایثار و معنویت است.
مشکل زیرساخت و سرمایهگذاری
ساخت یک فیلم داستانی با کیفیت استاندارد جهانی نیازمند بودجه بالا، گروه تولید حرفهای و زمان کافی برای پیشتولید است. در سالهای اخیر، بخش عمده حمایتها و سرمایهگذاریها به سمت مستندسازی سوق یافته، چرا که این قالب هزینه کمتری دارد و سرعت تولید در آن بالاتر است.در نتیجه، پروژههای داستانی بلندمدت کمتر شکل گرفته و اغلب در حد ایده یا تولیدات محدود باقی ماندهاند.الان وقت این است که بتوانیم با ایجاد اثر هنری جریان اربعین را جهانی کنیم چرا که زمان لازم برای ایجاد یک جریان هنری صرف شده است و این عبارت که نمی توان با کار دفعی جریان سازی کرد این جا صدق نمی کند.
موفقیت نسبی سینمای مستند
در مقابل، سینمای مستند در موضوع اربعین توانسته بخشهای متنوعی از این رویداد را ثبت کند. از تصاویر ناب مسیر پیادهروی گرفته تا حضور ملیتهای مختلف و خدماترسانی داوطلبانه، مستندها توانستهاند بخشی از ظرفیتهای جهانی اربعین را نشان دهند و حتی در جشنوارههای خارجی دیده شوند.
خطر روایت دیگران
نبود روایت داستانی قوی و بینالمللی از اربعین، این خطر را به همراه دارد که تصویر این رویداد در رسانهها و سینمای جهان توسط دیگران و با نگاههای متفاوت یا حتی تحریفشده ارائه شود. با توجه به جهانی شدن اربعین، این توجه بیش از گذشته جدی است و نیاز به اقدام سریع دارد.
لزوم استراتژی ملی
برای پر کردن این خلأ، باید برنامهای جامع شامل تربیت فیلمنامهنویسان آشنا با روایتهای جهانی، سرمایهگذاری هدفمند در تولید فیلمهای بلند داستانی، همکاری بینالمللی در ساخت و بازیگری، و توجه جدی به تولید آثار کودک و نوجوان تدوین شود.اربعین حسینی بزرگترین اجتماع انسانی جهان است که ظرفیت بینظیری برای داستانپردازی در ژانرهای مختلف دارد. با این حال، سینمای داستانی ایران هنوز نتوانسته این ظرفیت را به شکل جدی به کار گیرد و بیشتر میدان را به مستندها واگذار کرده است.اگر این روند ادامه یابد، فرصتهای ارزشمند برای ثبت و انتقال جهانی این رویداد، یکی پس از دیگری از دست خواهد رفت.
۱۰.۳ پربازدید!